اقرار متهم در چه زمانی جایز است و شرایط آن چیست؟
اقرار چیست ؟
اقرار در لغت به معنای تثبیت کردن و ابقا کردن، استقرار چیزی، ثابت کردن چیزی، خبردادن از حقی می باشد.
اقرار یکی از ساده ترین و سنتی ترین و قدیمی ترین طرق اثبات دعوی می باشد.
اقرار، اسناد کتبی، شهادت، اَمارات، سوگند و علم قاضی از جمله ادلهی اثبات دعاوی و جرایم به شمار میروند.
در تعریف اقرار آوردهاند که اقرار عبارت است از اینکه شخصی به حقی برای دیگری خبر دهد که به ضرر خودش تمام شود. به شخصی که به ضرر خود خبر میدهد «مُقِر» و به شخصی که به نفعش خبری داده شده است «مقرلَه» میگویند.
غالبا اقرار با لفظ انجام میشود اما میتواند با اشاره کردن، نوشتن و حتی عمل کردن هم صورت گیرد.
شرایط شخص اقرار کننده
شخص مقر باید بالغ، عاقل، مختار و قاصد باشد. بلوغ برای پسران ۱۵ سال تمام قمری و برای دختران ۹ سال تمام قمری است.
اقرار شخص مجنون، در حالتی که جنون (دیوانگی) بر او مستولی شود، شخص مجبور که از روی اکراه یا زور و شکنجه، اقرار میکند و شخص هازل (شوخیکننده) که به خبر دادن موضوعی قصد نداشته باشد و تنها بر مزاح چیزی بگوید، باطل است و اثری نخواهد داشت.
درمقابل لازم نیست تا مقرله (شخصی که به نفع او خبری داده میشود) بالغ، عاقل، مختار و قاصد باشد؛ ایشان تنها باید بتواند آنچه را که به نفعش اقرار شده است، دارا شود.
برای مثال جنین تا زمانی که زنده متولد نشود، نمیتواند ملکی را تملک کند. حال اگر شخصی اقرار کند که منزلی که در تصرف اوست، ملک جنین میباشد، چون جنین در این حالت نمیتواند مالک شود، بنابراین این اقرار هم نمیتواند صحیح باشد.
از طرف دیگر اقرار باید پیرامون موضوعی باشد که عقلا و طبیعتا بتواند اتفاق بیفتد. مثل اینکه در دعوای تشخیص نسب فردی (اثبات رابطه پدری و فرزندی)، شخص ۲۰ سالهای ادعای پدری برای شخص ۲۵ سالهای را داشته باشد، که قاعدتا امکان چنین امری وجود ندارد.
شرایط صحت اقرار
در کلیهی جرایم، قانونگذار یک بار اقرار را کافی میداند. اما در برخی از جرایم شخص اقرارکننده باید چند دفعه بهصورت متوالی یا متناوب (در یک جلسهی دادگاه یا چند جلسه) اقرار به ارتکاب جرم کند.
مثلا برای اثبات زنا و لواط، چهار بار اقرار لازم است یا در جرایمی مانند شرب خمر (نوشیدن مشروبات الکلی) و قذف (نسبت دادن زنا یا لواط به یک شخص، مانند اینکه به فردی بگوید تو زنازادهای) و نوعی از سرقت، مقر باید دوبار به جرم خود اقرار کند.
هدف قانونگذار از لازم دانستن تعدد اقرار برای برخی از جرایم حساسیت حیثیتی و حق الهی بودن آن جرایم است و با این کار احتمال دارد که متهم شرم و توبه کند و از اقرارهای بعدی پرهیز نماید.
مانند ماجرای اقرار کردن زن زناکار در پیشگاه حضرت علی(ع) که آن حضرت ۳ بار به بهانههای مختلف، زن را از اقرار کردن برحذر میداشت تا شاید آن زن پشیمان شود و توبه کند و از اقرارهای بعدی دست بردارد لیکن باز هم زن اقرار کرد و در دفعهی چهارم برای حضرت راهی جز اجرای مجازات وجود نداشت.
نکتهی قابل توجه این است که هرچند که در امور حقوقی، شخصی که اقرار میکند باید به آن ملزم باشد و نمیتواند از آن عدول کند یا بگوید من آنچه را گفتم، قبول ندارم اما اگر نادرست بودن اقرار برای قاضی ثابت شود یا مقر ادعا کند که اقرار او فاسد بوده است،
مثلا از روی اکراه و شکنجه صورت گرفته است یا ای نکه اشتباها اقرار کرده است و عذری بیاورد، درصورت اثبات فساد یا اشتباه، اقرار او باطل و بیاثر میشود.
اما در امور کیفری انکار کردن بعد از اقرار، از بین رفتن مجازات را باعث نمیشود؛ بهجز در اقرار به جرمی که مجازات آن سنگسار (برای مثال زنای زن شوهردار که شوهر او سالم و در دسترس باشد) یا حد قتل (برخی جرایم حق الهی است که به آنها حدود و به مجازات آنها حد گفته میشود.
شرایط صحت اقرار متهم چیست ؟
- وجود امری که در خارج دلالت بر اقرار نماید
- لفظ مخصوصی در اقرار لازم نیست. با هر لفظی میتوان اقرار کرد؛ همچنان که به هر زبانی که اقرار واقع شود، معتبر خواهد بود. چنان که از روح ماده ۱۲۸۰ق.م میتوان استنباط نمود، نوشته و امضاء در ردیف لفظ است.
کسی که نمیتواند تلفظ نماید، مانند لال و یا کسی که آشنا به زبان نمیباشد، چنانکه اشاره بنماید که مبین اقرار باشد، بر علیه او معتبر است. - صریح و یا ضمنی بودن اقرار: اعلام اراده مقر ممکن است صریح باشد؛ مانند آنکه طرف به وسیله لفظی، تمام یا قسمتی از دعوای مدعی را بپذیرد و ممکن است ضمنی باشد، مانند آنکه طرف به وسیله لفظ وجود امری را تصدیق نماید که لازمه آن تصدیق به حق برای مدعی میباشد.
به عنوان مثال؛ اگر کسی در وصیتنامه خود آنچه را که در عرف «حبوه» مینامند و به پسر بزرگتر میدهند به دیگری ببخشد، ممکن است این اقدام اقرار به فرزندی موصی له تلقی شود، به ویژه اگر قرائن دیگر (مانند سرپرستی از موصی له) آن را تأیید کند. - سکوت: از آنچه گفته شد، این نتیجه به دست میآید که سکوت نشان اقرار نیست؛ چراکه ممکن است وسیله انکار یا بیاعتنایی باشد و نمیتواند کاشف از اراده شخص به اخبار از وجود حق قرار گیرد؛ مگر آنکه اوضاع و احوال قطعی دلالت بر آن کند یا در دید عرف نشانه اقرار باشد.
چنانکه فقیهانی سکوت شوهر را در برابر فرزندی که همسر او در زمان زوجیت زاییده است، اقرار به فرزندی شمردهاند و در نتیجه، انکار شوهر را در صورتی میپذیرند که پس از آگاهی از ولادت بی درنگ اعلام شود.
قانون مدنی نیز در ماده ۱۲۶۲، انکار پدر را در مدتی قابل پذیرش میداند که به حکم عادت، برای اقامه دعوا کافی باشد؛ مبنای سقوط حق شوهر، اقرار ضمنی او بر نسب است. - منجّز بودن : اقرار در صورتی میتواند دلیل بر حجت ادعای طرف قرار گیرد که «منجز» باشد و معلق نباشد.
درباره مبنای حکم قانون مدنی، گفته شده است که:
جازم بودن(قاطع بودن)، مقدمه لازم برای هر تصمیم است و اخبار معلق قاطع نیست و اثری ندارد.
- اقرار باید متضمّن خبر دادن از حقی باشد که پیش از آن ایجاد شده و استقرار یافته است، در حالی که اقرار معلق حکایت از وجود حق پس از وقوع شرط در آینده میدهد.
- اخبار با تعلیق منافات دارد و با هم جمع نمیشود.
تفاوت اقرار معلق با حق معلق چیست ؟
اقرار معلق را نباید با حق معلق اشتباه کرد. در فرض نخست اخبار معلق میشود و اثری ندارد. ولی در فرض دوم، اخبار از وجود حق معلق صورت میپذیرد که در امکان و نفوذ آن شک نیست.
به عنوان مثال؛ اگر خوانده دعوا اقرار کند که تأمین هزینه تحصیل خواهان را، در صورت قبول شدن در کنکور ورودی دانشگاه بر عهده میگیرم؛ باید او را مأخوذ به گفته خود شمرد.
مقر چه شرایطی باید داشته باشد؟
در اقرار کننده، اهلیت برای نفوذ اقرار ضروری است. یعنی اقرار کننده باید دارای شرایط ذیل باشد:
- بلوغ : بنابراین اقرار صغیر نافذ نیست.
- عقل : اقرار مجنون ادواری در حالت افاقه پذیرفته میشود. چون در این فرض او را عاقل میشمارند.
- رشد : کسی که به واسطه «سفه» ممنوع از تصرف در اموال و حقوق مالی خود میباشد؛ اقرار او فقط نسبت به امور مالی معتبر نخواهد بود.
- قصد
- اختیار
اگر اقراری بر اثر اعمال اکراه آمیز و اجبار باشد، پذیرفته نمیشود. اکراه با اعمالی حاصل میشود که مؤثر در شخص باشعوری بوده و او را نسبت به جان یا مال یا آبروی خود تهدید کند، به نحوی که عادتاً قابل تحمل نباشد.
در مورد اعمال اکراه آمیز سن و شخصیت و اخلاق و مرد یا زن بودن شخص باید در نظر گرفته شود. ولی چنانچه کسی در نتیجه اضطرار اقرار به امری کند، اقرارش صحیح و نافذ است.