خلاصه داستان قسمت ۱۳۲ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۱۳۲ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

قسمت ۱۳۲ سریال ترکی شربت زغال اخته
قسمت ۱۳۲ سریال ترکی شربت زغال اخته

قسمت ۱۳۲ سریال ترکی شربت زغال اخته

پنبه به شخصی به اسم حکمت زنگ میزنه و ازش میخواد یه سر بره پیشش. آذرخش وقتی ماجرارو فهمیده با عامر حسابی دعوا میکنه و میگه باورم نمیشه همچین کاری کرده باشی آخه چرا؟ واسه چی؟ عامر میگه میترسیدم و نمیخواستم از روی ترحم بهم نزدیک بشی! و نمیخواستم ناراحت بشی آذرخش میگه چی میگی؟ از الان ناراحت تر؟ من همش تو یه زندگی پر از دروغ داشتم زندگی میکردم متوجه هستی؟ سپس با ناراحتی از اونجا بیرون میزنه و میگه نمیبخشمت! فاتح به خاطر اینکه امید هم میدونسته و چیزی نگفته باهاش دعوا میکنه و نورسما هم باهاش سرسنگین شده. فردای آن روز نورسما به مادرش میگه میخواد کم کم بره خونه خودش سپس باهم حاضر میشن تا برن به کانال. اونجا پنبه با روزگار حرف میزنه و میگه میخوام این خانواده کاملا پاشون کنده بشه از زندگی ما! من میخوام نورسما از امید و دوعا و فاتح ار همدیگه جدا بشن تا اینجوری دیگه هیچ رابطه ای باهاشون نداشته باشیم روزگار میگه باشه. مردها چشم ندارن ببینن زنشون از خودشون بالاترن اینجوری پایه ی زندگی متزلزل میشه! پنبه میگه باشه من اوکیم اگه میخوای حقوقشو بیشتر کنی من هستم خودم پولشو میدم فقط پای اون پسرو از زندگی دخترم قطع کن! روزگار میگه باشه ولی باید کم کم این اتفاق بیوفته پنبه میخواد بره که آذرخش میبینتش و دعوتش میکنه به صرف یه قهوه باهم او هم قبول میکنه.

شعله به دفتر کارش میره که امید با دیدنش عصبی میشه و باهاش دعوا میکنه که اون چه کاری بود کردی؟ منو چرا لو دادی؟ من این همه رازتو نگه داشتم به زن خودمم دروغ گفتم و چیزی ازت نگفتم بعد تو اومدی همه چیزو گفتی؟ شعله ازش عذرخواهی میکنه و میگه ببخشید من خیلی بهم فشار اومده بود نمیدونستم که دارم اصلا چیکار میکنم و بهش هدیه ای میده و میگه این واسه معذرت خواهی در آخر باهم آشتی میکنن. آذرخش با ارطغرل قرار گذاشته و بهش از حرف های عامر بهش میگه او با شنیدن اون حرفا شوکه میشه و میگه یعنی از قصد بهت این دروغارو گفته بود؟ واقعا تعجب کردم! سپس ازم یه مهلت دیگه خواست ارطغرل جا میخوره و میگه تو هنوز عامر دوست داری؟ آذرخش میگه من و عامر دیگه نشدنی هستیم و نمیشه که بشه اصلا نمیخوام دیگه دوباره باهم تجربه کنیم ارطغرل قبول میکنه و ازش تشکر میکنه به خاطر روراستیش. شعله با مشتری های جدیدش در حال حرف زدنه و تم های عروسیم بهشون نشون میده که نیلای به اونجا میره و وقتی میبینه مشتری داره بهشون میگه ای کاش یه جای دیگه رو انتخاب میکردین چون ایشون تدارکات عروسی برادر شوهرمو برعهده داشت ولی برای پدر شوهرم دندون تیز کرد و در آخر از مادر شوهرم قاپید شوهرشو چرا؟ چون پولدار بود به نظرم برین یه جای دیگه تا دامادو ندزدیده! انها از اونجا میرن که نیلای خوشحال میشه و میره و شعله حرص میخوره و عصبی میشه…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شربت زغال اخته

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا