خلاصه داستان قسمت ۲۰۶ سریال ترکی قضاوت + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۲۰۶ سریال ترکی قضاوت هستید پس تا آخر این پست همراه ما باشید. قضاوت یک مجموعه تلویزیونی ترکی محصول شرکت آی یاپیم به کارگردانی علی بیلگین، نوشته سما ارگنکون و به تهیه کنندگی کرم چاتای است. اولین قسمت آن در ژانر درام جنایی در ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۱ پخش و با استقبال بسیار بینندگان مواجه شد. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۰ از شبکه جم تیوی و یه ساعت بعد از شبکه جم تیوی پلاس پخش می شود. فصل سوم آن نیز از ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ پخش شد و این سریال در ۹۵ قسمت به پایان رسید.

قسمت ۲۰۶ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۲۰۶ سریال ترکی قضاوت

ارن میره با توچه حرف بزنه و میپرسه چیزی پیدا کردی یا نه؟ او میگه آره یه چیزهایی پیدا کردم، گفته بود خاله اش بزرگ کرده بوده ولی ۲۰ سال پیش فوت کرده یعنی دروغ گفته با خواهرش فیلیس باجی زندگی کرده و بزرگ شده ارن بهم میریزه و با خودش میگه چه ربطی به جیلین میتونه داشته باشه؟ او اسم شوهرشو میپرسه که سپس با سرعت میره پیش جیلین و ازش میپرسه که باجی میشناسی؟ اسماعیل باجی! جیلین میگه نمیدونم چرا؟ یکتا میگه آره دیگه پرونده ای که وقتی حامله بودی داشتی اسماعیل باجی او تأیید میکنه که میپرسه خوب چطور؟ ارن میگه فکر کنم مرجانو پیدا کردیم و با نیروها سریعا میرن سمت مهدکودک. دیلک با دیدن پلیس ها و ارن میترسه و میفهمه که همه فهمیدن ارن با عصبانیت میره روبروش و داد میزنه که مرجان کجاست؟ دست خواهرته مگه نه؟ دیلک شوکه شده و با ترس و گریه سر تکون میده و سوار میشن تا برن سمت خونه خواهر دیلک.

جیلین و ایلگاز هم خوشحالن هم اینکه زیر سر دیلک بوده متعجبن و ناراحت. خواهر دیلک از اخبار میبینه که پرونده مرجان باز شده و به سرنخ هایی هم رسیدن او ترسیده و گوشیشو میزاره خونه سپس چمدانو جمع میکنه و با مرجان از اونجا میرن. دیلک تو مسیر یادش میاد که وقتی ۲/۵ سال پیش تو ساحل بود و با خواهرش تصویری حرف میزده، خواهرش خانواده جیلین را میبینه و حس نفرتش که زندگیشو از هم پاشونده بالا میاد سپس به ساحل میره و تو یه فرصت مرجانو میدزده. دیلک وقتی میفهمه چه کاری کرده با گریه ازش خواهش میکنه تا منصرف بشه و این کارو نکنه اما او بهش میگه اگه به کسی چیزی بگی اول بچه رو بعد خودمو میکشم! او ناچار میشه که ساکت بمونه. وقتی میرسن خونه خواهر دیلک میبینن که اونجا نیست دیلک زنگ میزنه بهش تا ببینه کجاست اما میبینه موبایلشو نبرده همگی بهم میریزن و ایلگاز جیلین را آروم میکنه و میگه خیلی بهش نزدیک شدیم دیگه آروم باش تموم میشه به دخترمون میرسیم….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا