خلاصه داستان قسمت ۲۱۰ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۲۱۰ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.
قسمت ۲۱۰ سریال ترکی شربت زغال اخته
فاتح از دوعا میپرسه که اینجا چیکار میکنی؟ دوعا میگه اومدم هوا یکم بخورم جمره کجاست؟ او میگه خونه، فاتح جا میخوره و میگه تو دخترمونو با اون مرد تنها گذاشتی؟ دوعا میگه اونقدر شوهر منه! سپس باهم کمی حرف میزنن و دوعا میگه تو چرا اومدی اینجا؟ با گورکم آشتی کردی؟ فاتح میگه به نظرت میتونم فراموش کنم؟ بعد از اون شب دیگه چیزی بین ما نبوده و نمیتونه باشه سپس از دوعا میپرسه تو چرا اومدی؟ چیشده؟ با گیرای دعوا کردی؟ دوعا میگه توقع نداری با تو بشینم غیبت شوهرمو بکنم که! انها بعد از کمی کل کل کردن بحثشون میشه و از اونجا میرن. دوعا وقتی میره خونه میبینه گیرای تو اتاق نیست هوس میاد و باهم کمی حرف میزنن بعد از چند دقیقه گیرای میاد و با دوعا حرف میزنه سپس متقاعدش میکنه که واسه دانشگاه رفتن خودش و کوچیک بودن جمره اون حرفو زده و دوعا قبول میکنه. فردای آن روز گورکم میره شرکت پیش برادرش و بهش میگه بیا مخ نورسمارو بزن خیلی رو مخ منه! او میگه چرا باید ازدواج کنم؟ تازه آزاد شدم دارم خوش میگذرونم!
گورکم میگه بابا که نمیزاره زیاد مجرد بمونی بیا نورسمارو بگیر به خوشگذرونیتم برس او قبول میکنه. مری پیش شعله ست که عبداله خان میره پیش شعله یه سر بزنه تا بره به شرکت مری ازش اجازه میگیره تا به خاله سولماز بگه امروز بیاد اینجا شعله رو ببینه یکم شعله بی حاله عبداله خان قبول میکنه و میگه هرکی میخواد میتونه بیاد ببینه شعله رو و میره مری به سولماز زنگ میزنه و بهش میگه ماجرارو او میگه باشه به خاطر نوه ام میام و بعد از چند دقیقه به اونجا میاد و با پنبه کمی صحبت میکنه و بعد از خوردن قهوه میرن پیش شعله اونجا سولماز میگه خیالم راحت شد اومدم اینجا اتاقشو دیدم ولی فقط یه چیز کمه از مادرش عکس تو اتاقش نیست باید از مادرش بهش بگیم بشناستش مری تأیید میکنه. مته خان میره پیش ازگی اونجا ازگی با یه نقشه میترسونتش و ازش فیلم میگیره و میزاره تو فضای مجازی مته خان میگه از مسخره کردن من لایک میگیری و خوشحالی؟ او میگه آره مته خان بهش میگه منتظر تلافی باش و میخندن. تو شرکت فاتح رفته پیش مته خان و باهم کمی حرف میزنن سپس او میخواد عکس ازگی را بهش نشون بده که فاتح متوجه میشه شب گذشته مصطفی و نیلای هم با اونا رفته بودن بیرون و دوباره بهم میریزه و از اتاق مته خان میره بیرون…..