خلاصه داستان قسمت ۲۳۳ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۲۳۳ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.
قسمت ۲۳۳ سریال ترکی شربت زغال اخته
فاتح با گورکم دوباره صحبت میکنه و او سعی میکنه که یه شانس دیگه ازش بگیره فاتح میگه که نمیشه من فقط به خاطر مامانم تو این اتاق میمونم وگرنه واقعا واسم عذاب آوره! آنها دوباره باهم بحث میکن که فاتح بهش میگه این رابطه درست بشو نیست و از اونجا میره گورکم حسابی بهم میریزه. تو شرکت عبداله خان با پدر گورکم جلسه گذاشته و باهم حرف میزنن که او بهش میگه من این رفتارهای فاتحو نمیتونم قبول کنم و میخوام طلاق دخترمو بگیرم عبداله خان میگه که ما هم واسه دخترمون اعصابمون خرده! او میگه اگه گورکمو مثل دختر خودتون میدونستین و ناراحت بودین واسه وضعیتش یه تشری حداقل به پسرتون میزدین! و بعد از کمی حرف زدن بهش میگه که من تصمیممو گرفتم سهام شرکتو پس نمیدم عبداله خان جا میخوره و میگه اما قرار ما این نبود! از طرفی مته خان با دیدن فاتح به خاطر کاری که کرده سرزنشش میکنه و میگه من تورو داداش خودم میدونستم! و با اعصاب خردی میره از اونجا. آذرخش به عامر پیام میده و میگه. من سرم خلوته میتونیم برای سرشب باهم قرار بزاریم اگه وقت داری عامر قبول میکنه با خوشحالی که مته خان با دیدن حال خوبش و این که با آذرخش دوباره داره قرار میزاره لبخند میزنه و میگه چیه؟
گل از گلت شکفته! عامر میگه الکی بزرگش نکن چیزی نیست. پنبه موقع رفتن به خونه مادر حلیمه به گورکم هم میگه تو هم بیا. نیلای میگه شما برین من با زلفی و سرتاپ خانم باهم میایم. وقتی میخوان به اونجا برن میبینن که دونر فروشی که شب گذشته ازش غذا گرفتن بسته ست و میفهمن که به خاطر استفاده از گوشت خوک پلمپ شده نیلای استرس میگیره و میگه کافر شدیم و با ترس میرن به بقیه هم میگن. مادر حلیمه میگه اشکالی نداره نمیدونستین فقط باید یه اعمالیو به جا بیارین. شب عامر و آذرخش به کافه رفتن که جمال زنگ میزنه و آذرخش میریزه بهم و به عامر ماجرارو میگه او جا میخوره و میگه بردار ببین چی میگه جمال از آذرخش میخواد بره پیشش چون حالش خوب نیست او قبول میکنه و با عامر باهم میرن اونجا. جمال وقتی عامرو میبینه حمله عصبی بهش دست میده و مدام به خودش میگه با این مرده اومدی خونه من! سپس در آخر وقتی عامر میگه دیگه نزدیک آذرخش نبینمت او چاقویی میکنه تو شکم عامر و از خونه میره، آذرخش حسابی هول کرده و به آمبولانس زنگ میزنه….
