خلاصه داستان قسمت ۸۵ سریال ترکی قهرمان + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۸۵ سریال ترکی قهرمان را مطالعه می کنید. با ما همراه باشید. “قهرمان” محصول سال ۲۰۱۹ میلادی است و در ترکیه مخاطبان و طرفداران زیادی دارد. سریال ترکی قهرمان Şampiyon جدیدترین سریال تولگاهان ساییشمان بازیگر محبوب ترکیه ای می باشد که دارای داستانی درام و غم انگیز می باشد. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ تولگاهان سایمشان، ییلدیز چاگری آتیکسوی و امیر اوزیاکیشیر در سریال قهرمان به ایفای نقش پرداخته اند.
خلاصه داستان سریال قهرمان
فیرات بولوکباشی ملقب به قفقاز قهرمان سابق بوکس بوده و در مسابقه قهرمانی رقیبش رو شکست میده ولی رقیب همونجا خونریزی مغزی میکنه و میمیره و این ماجرا زندگی فیرات رو زیر و رو میکنه و خونه و کار و همسرشو از دست میده و با پسرش تنها میمونه. بعد از هفت سال فیرات برای درمان پسرش که تب مدیترانه ای داره به ۶۰۰ هزار لیره نیاز پیدا میکنه و برای همین باز مجبور میشه به رینگ بره…
قسمت ۸۵ سریال ترکی قهرمان
دوکا و فیرات در کنفرانس خبری مقابل هم قرار می گیرند. دوکا برای اینکه او را عصبانی بکند می گوید: «تو مایع ننگ بوکسی و اعتبار همه ی ماها رو با دوپینگ کردنت زیر سوال بردی! » فیرات عصبانی می شود و به سمت او حمله می کند و هلش می دهد. بقیه عوامل و ظفر و کادو مانع دعوای فیرات و دوکا می شوند و برنامه تمام می شود. در آخر دوکا به فیرات نزدیک می شود و با بیخیالی دستش را به سمت او دراز می کند و می گوید: «آفرین! کارمون خوب بود. به خاطر دیدن ما هم که شده تماشاچی زیاد میشه! » فیرات که از حرف های او اول سردر نمی آورد می فهمد که از اول هم نقشه ی او برای پر بیننده کردن مسابقه این بوده است! ظفر از او می خواهد آرام باشد تا به تمرینشان برسد. او همان موقع پیامی از سونا دریافت می کند که گفته گونش باید عمل بشود و به پیوند کلیه نیاز دارد! ظفر با ناراحتی و بدون این که به فیرات چیزی بگوید این حرف را پیش خودش نگه میدارد.
تانسل با کمک عصا و پای لنگ، به یکی از افرادش می گوید که دومان را هرطور شده زنده برایش پیدا کنند و بیاورند. او به یاد می آورد که وقتی به سمت دومان اسلحه را گرفته بوده، دومان با یک حرکت سریع، توی صورتش خاک پاشیده و اسلحه را از او گرفته و به سمت پایش شلیک کرده بوده و گفته بوده که او را نمی کشد تا عذاب بکشد و هر لحظه بترسد که ممکن است دومان برسد و ناغافل نابودش کند. وکیل تانسل، حتی ماشین سونا و کرم را هم از انها می گیرد. کرم وقتی ناراحتی سونا را می بیند به او می گوید که ناراحت نباشد چون همه چیزهایی که تانسل از آنها را گرفته را دوباره زیرپایش خواهد انداخت. سونا با مهربانی به او نگاه می کند و می گوید: «درد من خونه نیست ظفر. درسته ما همه چیزمون رو از دست دادیم اما چیزی ازمون کم نشده. حتی ببین از قبل هم بیشتر داریم… باید خوشحال باشیم که الان حتی ریشه داریم.. » و کرم به خانه ی یامان با لبخند نگاه می کند و سونا را در آغوش می گیرد. سلوی وسایلش را جمع می کند و با ناراحتی به باشگاه ظفر خیره می شود. همان موقع نسلی و کرم او را می بینند و نسلی می پرسد که چرا قصد رفتن دارد. سلوی در حالی که بغض کرده می گوید :«من برای خودم خیلی غریبه ام نسلی… الان دارم ظفرمو، باشگاه و همه چیزمو میذارم و میرم. دیگه نمیدونم باید چیکار کنم.. » و می رود. نسلی به کرم می گوید که در این مورد چیزی به ظفر نگویند.
وقتی آن دو به خانه می رسند، سونا در مورد حال بد گونش می گوید و نسلی گریه اش می گیرد. او می پرسد که اگر کبد مناسب برای گونش پیدا نشود چه می شود و سونا با بغض می گوید: «بهتره فعلا در این مورد حرف نزنیم. » همان موقع هم فیرات به سونا زنگ می زند تا با گونش صحبت بکند. سونا دسنپاچه می شود چون گونش از صبح حال خوبی نداشته و فقط خوابیده، او می گوید که گونش کمی قبل خوابیده الان خوب نیست تا با هم صحبت بکنند و گونش بدخواب بشود. همین حین، گونش از خواب بیدار می شود و به سونا می گوید که سردش است. سونا با دستپاچگی گوشی را قطع می کند و به سمت گونش می رود. فیرات دوباره زنگ می زند و می گوید که صدای گونش را شنیده، نسلی با استرس می گوید که اشتباه شده و همچین چیزی نیست. بعد هم فیرات از کرم و نسلی می خواهد تا نگذارند مسابقه ی فردا را گونش تماشا بکند چون شاید رفتار دوکا با او اذیتش بکند. ظفر دور از چشم فیرات به کادو می گوید که حال گونش خوب نیست و هرطور شده باید مسابقه را برنده بشوند چون به پولش نیاز دارند. فشار روی هم بیشتر می شود. روز مسابقه فرا می رسد و دو بوکسور مقابل هم قرار می گیرند. کادو گوشه ی رینگ فیرات ایستاده و به او چیزهای لازم را می گوید. ظفر هم از رختکن مسابقه را تماشا می کند.