شعرهای کودکانه درباره کتاب و کتابخوانی / تشویق کودکان به کتاب خواندن

مجموعه شعرهای کودکانه درباره کتاب و همینطور خواندن کتاب موضوع مطلبی است که در این صفحه آمده ، با خواندن این اشعار نزد کودکان آنها را به خواندن کتاب تشویق کنید تا در آینده بیشتر از انسان های با فرهنگ و کتاب خوان در کشورمان وجود داشته باشد.

دوست کاغذی

روز کودک مادرم
هدیه ای زیبا خرید
بعد از این انگار من
دوستی دارم جدید

یک رفیق کاغذی
یک رفیق از جنس چوب
نازک است و نازنین
خوشگل و دانا و خوب

در کنار دوستم
می نشینم روی تخت
این رفیق مهربان
می دهد بود درخت

در دلم این روزها
شوق بی اندازه است
توی دست کوچکم
یک کتاب تازه ست
دادیار احمدی

شعر درباره کتاب

من یه کتاب دارم
پر از گل و ستاره
یه خونه عروسک
هزار تا قصه داره

کتاب خوشگل ما
قصه می گه برامون
قصه مادربزرگ
تو شب های زمستون

تو باغ قصه ما
حیووانا مهربونن
پرنده ها تو باغش
با هم آواز می خونن

هر کی کتاب می خونه
اینو باید بدونه
کتاب برای همه
یه دوست مهربونه

آی قصه قصه قصه نون و پنیر و پسته

بازم کتاب قصه کنار من نشسته

عجب کتاب نازی! عجب کتاب نابی!

بابام برام خریده به به چه انتخابی

وا می کنم با شادی صفحه اولش را

مثل نویسنده ها اول می گم بسم الله

شعر کودکانه کتاب و ارزش کتاب

یک روز در اتاقم
تنها نشسته بودم

بی حال و کم حوصله
غمگین و خسته بودم

برادرم به من داد
چند کتاب قصه

گفت بخوان ای خواهر
دوری بکن ز غصه

من آن کتاب ها را
خوشحال و شاد خواندم

با قصه غصه ها را
از قلب خویش راندم

شد باز در به رویم
درهای روشنایی

می یافتم از آن پس
رفیق آشناییکتاب من یه قصه اس
قصه ای از یه دنیا

کتاب من یه دوسته
دوست همه بچه ها

کتاب چه مهربونه
هر چیزی رو میدونه

یاد می گیریم از کتاب
درسای خوب و زیبا

شعرهای کودکانه درباره کتاب

من یار مهربانم دانا و خوش زبانم

گویم سخن فراوان با آن که بی زبانم

پندت دهم فراوان من یار پند دانم

من دوستی هنرمند با سود و بی زیانم

از من مباش غافل من یار پند دانم

شعر برای روز کتابخوانی مناسب کودکان

بچـــــــــــه ها من کتابم آماده جوابم

از دست بچــه لوس، همیشه در عذابـم

بچه لوس کتاب و می اندازه این ور و اون ور

جــر می دهـد کاغذاش و از اولش تا آخر

بچـــــه خوب کتاب و تو قفســه می ذاره

هـــر وقت که لازم داره از اونجا بر میــداره

شعر کودکانه در مورد روز کتاب و کتابخوانی

قشنگم و تمیزم پر از چراغ و میزم

کتاب دارم فراوان برای هر کتابخوان

چند تا کتابدار دارم اعضای بسیار دارم

کتاب ها دسته دسته در قفسه نشسته

کتاب دانه دانه بزرگ و کودکانه

چیده شده مرتب از هنر و از ادب

کتاب مهربانند رفیق کودکانند

کتاب ها را باز کنید با آنها پرواز کنید !

اون چیه که لباس
ورق ورق پوشیده

هزار هزار تا لغت
رو دامنش خوابیده

پیرهنش از کاغذه
رو پوشش از مقوا

رو پیرهنش گاهی هست
نقاشی های زیبا

دوست همه‌ی بچه ها
کتاب خوب و زیبا

شعر کودکانه در وصف کتاب

ما سی قفسه کتاب داریم
یک مشت کتاب ناب داریم

در مورد اکثر مسائل
در این قفسه جواب داریم

هر جا سخن از کتاب باشد
حرف و سخن و خطاب داریم

در خواندن و فهماشان اگر کُند
در فخر به آن شتاب داریم

بابابزرگ خوب من
خیلی زیاد، کتاب داره
یه میز داره، یه صندلی
یه دونه تخت خواب داره

بابابزرگم همیشه
قصه می خونه از کتاب
وقتی که خیلی خسته شد
تو رختخواب می‌ره به خواب

بابابزرگ خوب من
مهربونه، مهربونه
هر روز منو بوس می‌کنه
بعدش برام شعر می‌خونه!

جعفر ابراهیمی

بیشتر بخوانید : داستان های جالب و خواندنی ملانصرالدین