معنی اسبق در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
اسبق. [اَ ب َ] (ع ن تف) نعت تفضیلی از سبقت. پیش تر. جلوتر. سابق تر. سبقت گیرنده تر. پیش تر از پیش... از پیش پیش تر.
- امثال:
اسبق من الاجل.
اسبق من الافکار. (مجمع الامثال میدانی).
|| افضل.
پیش تر، جلوتر، پیشروتر. [خوانش: (اَ بَ) [ع.] (ص تف.)]
قبل از پیشین، سابقتر: رئیس سابق و رئیس اسبق شرکت،
پیشین
پیشین
پیش تر، پیشرو تر (صفت) پیش تر جلوتر سابق تر سبقت گیرنده تر پیش تر از پیش از پیش پیشتر، پیشروتر.
اَسْبَق، پیشتر، جلوتر، پیش تر از پیش،