معنی بهداشت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
بهداشت. [ب ِ] (مص مرکب مرخم، اِمص مرکب) نگاه داشتن تندرستی. حفظ صحت. حفظالصحه. (فرهنگ فارسی معین). وسیله های نگاهداری سلامت. این کلمه بجای حفظالصحه پذیرفته شده است. (فرهنگستان).
(بِ) (اِمر.) حفظ تندرستی و سلامت.
مجموع کارهای لازم برای حفظ تندرستی،
* بهداشت روانی: (پزشکی) بخشی از بهداشت عمومی که دربارۀ حفظ سلامت روانی بحث میکند،
حفظالصحه، سلامت، صحت
حفظ صحت، تندرستی، وسیله های نگهداری سلامت