معنی رنگرزی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

رنگرزی. [رَ رَ] (حامص مرکب) شغل و کار رنگرز. صباغی. صباغت. || (اِ مرکب) دکان رنگرز. کارخانه ٔ رنگرز.
- امثال:
مگر خُم ِ رنگرزی است، یعنی انجام این کار بدین سرعت که خواهی میسر نیست. انجام دادن این کار مستلزم دقت و فرصت بیشتری است.

فرهنگ معین

(حامص.) عمل و شغل رنگرز، (اِمر.) دکان رنگرز. [خوانش: (~. رَ)]

فرهنگ عمید

شغل و عمل رنگرز،

مترادف و متضاد زبان فارسی

صباغت

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ عمل و شغل رنگرز، (اسم) دکان رنگرز.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر