معنی مواجه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
مواجه. [م ُ ج ِه ْ] (ع ص) روباروی و مقابل. (ناظم الاطباء). روبرو. برابر. رو درروی. محاذی. مقابل. روی به روی. (یادداشت مؤلف).
- مواجه شدن، روبرو شدن. مقابل شدن. رو در رو قرار گرفتن. مقابل آمدن.
- || برخورد کردن.مقابل گردیدن: کار تحقیق با مشکلاتی مواجه شد. (از یادداشت مؤلف). و رجوع به مواجه شود.
|| پیش. برابر. (یادداشت مؤلف).
(مُ جِ) [ع.] (اِفا.) رویاروی، مقابل.
روبهرو،
رویارویی، روبرو
روبرو
برابر، روبرو، مصادف، مقابل
دچار رو با رو (اسم) روبرو شونده، (صفت) روبرو مقابل.
مُواجِه، روبرو شونده، روبرو، مقابل،