معنی کمپوت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کمپوت. [ک ُ] (فرانسوی، اِ) میوه ای که در شربت قند یا شکر پخته شده، و آن اقسامی دارد: کمپوت آلبالو، کمپوت به، کمپوت توت فرنگی، کمپوت تمشک، کمپوت سیب، کمپوت گلابی، کمپوت گوجه. (فرهنگ فارسی معین). کمپت. خوشاب. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).

فرهنگ معین

(کُ) [فر.] (اِ.) میوه ای که در شربت قند یا شکر پخته باشند.

فرهنگ عمید

میوه‌ای که در شربت قند پخته شود،
کنسرو این مادۀ خوراکی،

حل جدول

خوشاب

فرهنگ فارسی هوشیار

میوه ای که در شربت قند یا شکر پخته شده و آن اقسامی دارد

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر