معنی آچمز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

آچمز. [م َ] (ترکی، ص) (ظ. از ترکی ِ آچلمز به معنی باز نمی شود) مهره ای که اگر آن را برگیرند شاه شطرنج زده شود.

فرهنگ معین

(مَ) [تر.] (اِ.) اصطلاحی است درشطرنج، و حالت مهره ای که اگر آن را از جوار شاه بردارند، شاه کیش می شود.

فرهنگ عمید

در شطرنج، حالت مهره‌ای که هرگاه آن را از برابر شاه بردارند شاه در حال کیش واقع شود بنابراین نمی‌توان آن را حرکت داد،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

کیش بست

فرهنگ فارسی هوشیار

ترکی کیش بست زبانزد شترنگ (اسم) (بازی شطرنج) حالت مهره ای که اگر آن را از جوار شاه بردارند شاه کیش میشود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر