معنی تخیلات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
تخیلات. [ت َ خ َی ْ ی ُ] (ع اِ) ج ِ تخیل. در نفایس الفنون آرد: و آن قضایایی بود که تأثیر کنند در نفس یا انبساطی یا انقباضی یا تسهیل امری یا تهویل یا تعظیم یا تحقیر آن (که مبادی شعر است). رجوع به شعر شود. || موهومات و چیزهای موهومی و خیالی و توهمی. (ناظم الاطباء).
فرهنگ فارسی هوشیار
پندارشها پنداشته ها (مصدراسم) جمع تخیل.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.