معنی تقوا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

تقوا. [ت َ] (ع اِمص) پرهیزکاری و ترس از خدا. (از ناظم الاطباء). تقوی. رجوع به تقوی شود.

فرهنگ عمید

ترس از خدا و اطاعت امر او، پرهیزکاری، پرهیز،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

پرهیز

مترادف و متضاد زبان فارسی

اتقا، پارسایی، پرواپیشگی، پروادار، پرهیزگاری، تدین، تقدس، تورع، دیانت، دینداری، زهد، عفاف، فضیلت، ورع،
(متضاد) ناپارسایی

فرهنگ فارسی هوشیار

پرهیزگاری و ترس از خدا

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر