معنی خوانندگی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خوانندگی. [خوا / خا ن َن ْ دَ / دِ] (حامص) سرودگویی. نغمه سرایی. آوازخوانی. تغنی. (ناظم الاطباء). || قرائت. (یادداشت بخط مؤلف). || صفت خواننده. (یادداشت بخط مؤلف).

فرهنگ عمید

شغل و عمل آواز‌خوان، آواز‌خوانی،

مترادف و متضاد زبان فارسی

خنیاگری، سرودخوانی، قوالی، نغمه‌خوانی، نغمه‌گری،
(متضاد) مرثیه‌خوانی، نوحه‌خوانی

فرهنگ فارسی هوشیار

نغمه سرائی، آواز خوانی

پیشنهادات کاربران

نغمه سنجی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر