دلوار | در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی - جدول یاب

دلوار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

دلوار. [دِ] (ص مرکب) دلور. بی باک. شجاع. دلاور. متهور. باجرأت. (ناظم الاطباء).

دلوار. [دِ] (اِخ) دهی است از دهستان ساحلی بخش اهرم شهرستان بوشهر. واقع در 30 هزارگزی جنوب باختری اهرم و کنار راه شوسه ٔ سابق بوشهر به لنگه در ساحل دریا. با 661 تن سکنه.آب آن از چاه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

فرهنگ عمید

دلاور، دلیر، بی‌باک،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر