معنی دهلران در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

دهلران. [دِه ْ ل ُ] (اِخ) مرکز بخش دهلران از شهرستان ایلام. واقعدر200هزارگزی جنوب خاوری ایلام. آب مشروب: از چشمه ورودخانه ٔ آب شور. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

دهلران. [دِه ْ ل ُ] (اِخ) نام یکی از بخشهای دهگانه ٔ شهرستان ایلام و محدود است از طرف شمال به بخش آبدانان و کوه آبدانان و کوه دینار و کوه اناران. از طرف جنوب به کوههای حمرین عراق. از خاور به رودخانه ٔ کرخه و از باختر به مرز عراق و رودخانه ٔ چنگوله.منطقه ای است جلگه و از سوی باختر کوهستانی قراء این بخش در طول جاده ٔ مهران به دهلران واقع و کوهستانی و هوای بخش گرمسیر و آب آن شور و گس است. یک چشمه آب شیرین در 15000 گزی شمال مرکزی بخش و دامنه ٔ ارتفاعات اناران وجود دارد که مورد استفاده ٔ کلانتر مرز و گمرک است. سایرین از آب شور استفاده می نمایند. کوههای مهم بخش عبارتند از: کوه دینار و اناران که در شمال بخش واقع و دیگر کوه حمرین که در جنوب باختری بخش واقع است و کوه دال بری در جنوب خاور. رودخانه های مهم این بخش عبارتند از: رودخانه ٔ میمه که از کبیرکوه سرچشمه گرفته بدون استفاده زراعتی وارد مرز عراق می شود و دیگر رودخانه ٔ کوچک آب گرم که از کبیره کوه به طرف جنوب عبور نموده از 100 گزی خاور مرکز بخش گذشته وارد دره غزال می شود که مورد استفاده ٔ اهالی است. این بخش از 20 ده کوچک و بزرگ تشکیل و جمعیت آن در حدود 3300 تن می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر