معنی صدرا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

صدرا. [ص َ] (اِخ) (ملا...) نام وی محمد فرزند ابراهیم بن یحیی شیرازی و ملقب به صدرالدین و صدرالمتألهین و معروف بصدراو ملاصدرا و از اکابر فلاسفه و حکمای اسلامی قرن یازدهم هَ. ق. است. وی علاوه بر تبحر در کلام و فلسفه در حدیث و تفسیر قرآن نیز بارع بود. صدرا نزد شیخ بهائی و میرداماد و میرفندرسکی تلمذ کرد و جمعی از بزرگان فلسفه و حدیث نزد وی بتحصیل اشتغال داشتند، از آنجمله است ملا محسن فیض کاشانی و ملاعبدالرزاق فیاض لاهیجانی. صدرا را کتب و رسائل متعددی است که از آنجمله است: الاسفار الاربعه. اتحاد العاقل و المعقول. اتصاف الماهیه بالوجود. اسرار الایات و انوار البینات. اکسیر العارفین فی معرفه طریق الحق و الیقین. الامامه. بدء وجود الانسان. التصور و التصدیق که در آخر الجوهر النضید در تهران بطبع رسیده است. تفسیر آیه الکرسی. تفسیر آیه النور. تفسیر آیه و تری الجبال تحسبها جامده. تفسیر سوره الاعلی و سجده و البقره تا آیه کونوا قردهخاسئین و سوره الجمعه و سوره الحدید و سوره الزلزال و سوره الضحی و سوره الطارق و سوره الطلاق و سوره الفاتحه و سوره الواقعه و سوره یس. الجبر و التفویض. حاشیه بر الهیات شفا و تجرید خواجه و تفسیر بیضاوی و رواشح سماویه ٔ میرداماد و روضه ٔ شهید (شرح لمعه) و شرح تجرید قوشچی و شفای ابوعلی. حدوث العالم. الحشر. الحکمه العرشیه. رسائل که حاوی هشت رساله ٔ متفرقه ازرساله های ملاصدرا است. شرح اصول کافی. شرح حکمهالاشراق. شرح الهدایه الاثیریه. الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه. القواعد الملکوتیه. کسر اصنام الجاهلیه.المبداء و المعاد. المسائل القدسیه. المشاعر. مفاتیح الغیب. ملاصدرا هفت بار پیاده به حج رفت و بار هفتم به سال یکهزار و پنجاه هجری در بصره درگذشت و هم بدانجا مدفون است. صاحب نخبه المقال گوید:
ثم ابن ابراهیم صدر الاجل
فی سفر الحج مریض (مریضاً؟) (1050) ارتحل
قدوه اهل العلم و الصفاء
یروی عن الداماد و البهائی.
این رباعی از ملاصدراست:
آنان که ره دوست گزیدند همه
در کوی شهادت آرمیدندهمه
در معرکه ٔ دو کون فتح از عشق است
هر چند سپاه او شهیدند همه.
(از ریحانه الادب ج 2 ص 460).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر