معنی پرسین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
پرسین. [] (اِخ) موضعی بنزدیکی غور. رجوع به حبیب السیر ج 2 صص 276-277 شود.
گویش مازندرانی
پرسیدن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.