معنی گیاه قیصر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

گیاه قیصر. [هَِ ق َ /ق ِ ص َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) گیاهی است که برگ آن مدور به اندازه ٔ یک درهم و شاخهای او باریک و درشت و صلب و بعضی منبسط بر روی زمین و بعضی را ساق بقدرذرعی و گلش زرد و ریزه و بعضی بنفش و بعضی را سفید و پراکنده و ثمرش مثل غلاف تخم ترب و هلالی شکل و در غلاف تخم مدوری ریزه تر از خردل و بعضی شبیه به حلبه و بعضی را غلاف غیرهلالی باشد. (از تحفه ٔ حکیم مؤمن). رجوع به مخزن الادویه، اختیارات بدیعی، تذکره ٔ ضریر انطاکی و مفردات ابن بیطار شود. ناخنک و در تازی آن را اکلیل الملک خوانند. (برهان قاطع) (فرهنگ شعوری ج 2 ص 310) (ناظم الاطباء). اصابعالملک. (از مخزن الادویه).

فرهنگ عمید

اکلیل‌الملک

پیشنهادات کاربران

اکلیل الملک

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر