سخنان فرانتس کافکا
-
آنچه را آفریده ام، فقط ثمره تنهایی است.
آفریدگار اگر کمی عاقلانه رفتار می نمود، کافکا را در قاره آسیا خلق می کرد تا میلیونها انسان سخنانش را آویزه گوش قرار داده و تا ابد در احوالش به اندیشه و پژوهش بپردازند.
جایی که اعتماد نیست، سخن بیهوده است.
لازم نیست گوش کنید، فقط منتظر شوید. حتی لازم نیست منتظر شوید، فقط بیاموزید که آرام و ساکن و تنها باشید. جهان آزادانه خود را به شما پیشکش خواهد کرد تا نقاب از چهره اش بردارید. انتخاب دیگری ندارد؛ مسرور گِرد پای شما خواهد گشت.
من درد انتظار را حس نمی کنم، از این رو وقت شناس نیستم و مانند یک گوساله چشم به راه می مانم.
من فکر می کنم آدم باید وقت خود را تنها صرف خواندن کتاب هایی نماید که با چنگ و دندان دل خواننده را ریش می کنند.
قدرت فریادها به اندازه ای است که می تواند خشونت فرمانهای صادر شده بر ضد انسان را درهم بشکند.
هراس، تیره بختی است، اما شهامت را نمی توان نیکبختی دانست؛ نهراسیدن سعادت است.
دوست، پیوندی است پدر و پسر را؛ او مهمترین نقطه ی عطف آنها است.
رسیدن به قله پیروزی آسان است، به شرط اینکه راه رسیدن به قله را بشناسی و توانش را هم داشته باشی.
در جدال با دنیا، یار دنیا باش.
هر که شایستگی دریافت زیبایی را داشته باشد، هرگز پیر نخواهد شد.
شعر، پویشی جاودانه در جستجوی حقیقت است.
عمری چکش برداشتم و بر سر میخی که روی سنگ بود کوبیدم. اکنون می فهمم که هم چکش خودم بودم، هم میخ و هم سنگ.