Congestion به فارسی | دیکشنری انگلیسی
-
ازدحام
-
انبوهیتراکم
-
(طب) جمع شدن خون یا اخلاط
-
گرفتگی
-
ازدحام و تراکم
-
تراکم
-
احتقان- پر خونی- انبوهی- تراکم
-
ازدحام
-
تراکم
-
تراکم ترافیک