Equilibrium به فارسی دیکشنری انگلیسی
-
معادله - تعادل شیمیایی - تعادل
-
تعادل جسمی که در حالت سکون (ایستا) است. ساده ترین وضعیت هنگامی روی می دهد که به جسم فقط دو نیروی برابر و مخالف هم وارد شود.
-
موازنه، حالت تعادل
-
به حالت تعادل، تعادل، موازنه، همتراز
-
تعادل
-
تعادل
-
ارامش- توازن
-
تعادل، موازنه، ترازمندی، تنظیم شدن هماهنگ بخش ها، حس تعادل
-
تعادل
-
ترازمندی
-
موازنه