جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

Fm به فارسی | دیکشنری انگلیسی

FM

  • frequency modulation-مدوله سازی بسامد [اف ام] نوعی مدوله سازی که در آن بسامد لحظه ای موج مدوله شده به میزانی متناسب با مقدار لحظه ای موج مدوله کننده با بسامد حامل اختلاف دارد. دامنه ی موج مدوله شده ثابت است. سیستم پخش با مدوله سازی بسامد عملاً در مقابل تداخلهای محیطی یا مصنوعی ایمن است.

  • مدولاسیون فرکانس

  • فرمیم - عنصر تابشگر شیمیایی که از پلوتونیم به دست می آید

  • تلفیق فرکانسی علامت اختصاری frequency modulation. (تلفیق فرکانیسی). فرایند تغییر با استفاده از یک شکل موج و به منظور تلفیق فرکانس شکل موج دیگر. این تکنیک، یک تکنیک قدیمی برای تولید موسیقی الکترونیکی است. ترکیب FM طیف وسیعی از اصوات را تولید می کند. اما از ابزارهای مرسوم موسیقی مانند تکنیک (ترکیب جدول موج) یا wavetable synthesis تقلید نمی کند. بر خلاف wavetable synthesis.

  • مدولاسیون فرکانس، فرآیند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال از طریق تغییر فرکانس سیگنال، تلفیق بسامدی. Frequency Modulation.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
FM: frequency modulation-مدوله سازی بسامد [اف ام] نوعی مدوله سازی که در آن بسامد لحظه ای موج مدوله شده ب... FM: مدولاسیون فرکانس Fm: فرمیم - عنصر تابشگر شیمیایی که از پلوتونیم به دست می آید FM: تلفیق فرکانسی علامت اختصاری frequency modulation. (تلفیق فرکانیسی). فرایند تغییر با استفاده از یک شک... FM: مدولاسیون فرکانس، فرآیند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال از طریق تغییر فرکانس سیگنال، تلفیق...