K به فارسی | دیکشنری انگلیسی

k
  • یازدهمین حرف الفبای انگلیسی

  • هر چیزی شبیه Kکیلو

  • ()

  • یازدهمین حرف لاتین

  • kelvin-کلوین، (K، همواره بدون علامت درجه به کار می رود) واحد دما در سیستم بین المللی واحدها (SI)، برابر با کسر 1 بر روی 272/16 دمای ترمودینامیکی نقطهی سه گانه ی آب، که قبلاً درجه ی کلوین نامیده می شود. مقیاس دمای کلوین بر اساس درجه ی سلسیوس است با این تفاوت که کل مقیاس طوری جا به جا شده است که K صفر مطلق را نشان می دهد. در یان مقیاس، آب در K 273/16 یخ می بندد و در K 373/16 می جوشد. با افزودن 273/16 به مقدار سلسیوس (سانتیگراد قبلی) مقدار متناظر بر حسب گلوین به دست می آید.

  • kilo-کیلو پیشوند نمایانگر 10 به توان 3 یا 1000.

  • potassium-پتاسیم (کالیم) فلز قلیایی که دارای مشخصه های حساس به نور ایت و در ساخت کاتد لامپهای نوری که بیشترین پاسخ مطلوب آنها نور آبی است، به کار می رود. این فلز عدد اتمی آن 19 و وزن اتی آن 39/10 است.

  • یازدهمین حرف الفبای انگلیسی

  • پتاسیم

  • یازدهمین‌حرف‌الفبای‌انگلیسی‌

  • اختصار کلمه ی kilobyte (kaloihrn یا سایر واحد های متر ی که کمتر عمومیت دارند). بنابر قرار داد، حرف بزرگ K به معنای ضریبی از 1024، وحرف کوچک k به معنای ضریبی از 1000، مانند سیستم متری (کیتوگرم، کیلومتر و...) است. نگاه کنید به ف، byte، memory megabyte.

  • 1000 در نمایش دهدهی، به هنگام اشاره به ظرفیت با مسامحه می توان معادل 1024 دهدهی دانست Kilo

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری