abstract به فارسی | دیکشنری انگلیسی

abstract
  • مجرد

  • انتزاعی

  • چکیده

  • چکیده کردن (vt):ربودن

  • بردن

  • کش رفتن

  • خلاصه کردن

  • جداکردن

  • تجزیه کردن

  • جوهرگرفتن از

  • عاری ازکیفیات واقعی (در مورد هنرهای ظریف) نمودن

  • (adj):خلاصه

  • مجمل

  • خلاصه ئکتاب

  • مجرد

  • مطلق

  • خیالی

  • غیرعملی

  • بیمسمی

  • خشک

  • معنوی

  • ص

  • خلاصه

  • مجرد، انتزاعی، مطلق، غیر محسوس، غیر مجسم، برآهیخته، آهنجیده

  • چکیده، مجرد، انتزاعی، تجریدی، مجزا کردن

  • حالت‌های‌ آبستره‌

  • چکیده، مجرد.انتزاعی

  • خلاصه. چکیده. انتزاعی. خلاصه ای از سند یا فایل مثلا در برنامه نویسی جاوا یک فایل جار حاوی فایلهای نوع کلاس همراه با یک چکیده رمزی است. ارتباط چندانی به مثال مشخص قبلی نداشتن. مثلا یک نوع داده انتزاعی. داده ایست که دقیقا هیج ارتباطی به معماری کامپیوتر ندارد. اما برای تامین اهداف برنامه. برنامه نویس آن را تعریف می کند. جاوا یک کلاس داده وقتی به صورت انتزاعی تعریف می شود که هیچ نوع داده یا روشی مخصوص آن کلاس از داده وجود نداشته باشد. اما این نوع داده های انتزاعی. به عنوان فوق کلاس برای سایر کلاسها خواهند بود. کلاس انتزاعی را نمی توان با مثال بیان کرد اما سایر کلاسها می توانند آن را بسط و توسعه ددهند

  • چکیده.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری