accelerator به فارسی | دیکشنری انگلیسی

accelerator
  • شتاب دهنده

  • شتاباننده

  • تندکن

  • شتابنده

  • شتاب دهنده، ماده افزودنی است که زمان پخت و ژل شدن پلاستیکهای گرماسختی مانند رزین ها و پوشش های ژلی پلی استر را کاهش می‏دهد.

  • شتاب دهنده

  • شتاب دهنده

  • ماده اى که فعل و انفعال را تسریع می کند، شتاب دهنده

  • تسریع کننده

  • تسریع کننده

  • تندگیرکننده

  • تندکننده

  • ماده سرعتزا

  • شتاب دهنده

  • شتاب دهنده - دستگاهی که موجب سرعت یک عملیات شود. مثلا شتاب دهنده گرافیکی. کارتی است که حاوی مدارهای درونی برای انجام عملیات گرافیکی است. این نوع شتاب دهنده های گرافیکی به ریزپردازنده کمک می کنند.

  • شتاب دهنده.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری