acid به فارسی | دیکشنری انگلیسی

acid
  • ترش

  • حامض

  • سرکه مانند

  • دارای خاصیت اسید

  • جوهر اسید

  • (مج) ترشرو

  • بداخلاق

  • بدجنسی

  • جوهر

  • محک

  • 1- اسید، جوهر 2- (داراى مزه) تند و سوزنده، ترش، ترشا 3- اسید مانند، اسیدى 4- اسیددار 5- LSD 6- (خاک) اسیدى (داراى pH میزان کمتر از 7) 7- حالت اسیدى، ترشی 8- داراى سیلیکا (silica)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری