belonging به فارسی | دیکشنری انگلیسی

belonging
  • متعلقات

  • وابسته ها (بصورت جمع)

  • متعلقات واموال

  • دارائی

  • متعلق بودن، تعلق داشتن، تعلق

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر