brew به فارسی | دیکشنری انگلیسی
brew
-
بوسیله جوشاندن وتخمیر آبجوساختن
-
دم کردن
-
سرشتن
-
آمیختن
-
اختلاط
-
تخمیر کردن - رقیق کردن - اختلاط
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.