charger به فارسی | دیکشنری انگلیسی

charger
  • اسب جنگی

  • دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر (مثل تفنگ)

  • بارده‌ / شارژر

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر