foreman به فارسی | دیکشنری انگلیسی

foreman
  • سرکارگر

  • سرعمله

  • مباشرت کردن

  • سرکارگر - استادکار

  • سر کارگر، سرپرست کارگاه

  • سخنگوی هیأت منصفه، سرکارگر

  • سرکارگر

  • مباشر

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر