forestall به فارسی | دیکشنری انگلیسی

forestall
  • پیش دستی کردن بر

  • پیش جستن بر

  • پیش افتادن

  • ممانعت کردن

  • کمین

  • کمینگاه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر