free به فارسی | دیکشنری انگلیسی
-
آزاد
-
مستقل
-
میدانیآزاد
-
مطلق
-
اختیاری
-
مختار
-
مجانی
-
رایگان
-
سخاوتمندانه
-
روا
-
مجاز
-
منفصل
-
رها
-
بطور مجانی
-
آزادکردن
-
ترخیص کردن
-
آزاد
-
آزاد، عاری از، بی، فاقد