frill به فارسی | دیکشنری انگلیسی

frill
  • چین

  • حاشیه چین دار

  • زواید

  • تزئینات

  • پیرایه

  • چیز بیخود یا غیر ضروری

  • افراط

  • لذت

  • تجمل

  • لرزیدن (از سرما)

  • حاشیه دوختن بر

  • ریشه دار کردن

  • چین - حاشیه چین دار

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری