جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

function به فارسی | دیکشنری انگلیسی

function

  • تابع

  • وظیفه

  • کار کردن تابع

  • کارکرد

  • کار

  • کار ویژه

  • پیشه

  • مقام

  • ماموریت

  • عمل

  • ایفائ

  • عمل کردن

  • وظیفه داشتن

  • آئین رسمی

  • عمل کردن - عامل - تابع - پیرو

  • عامل، به گروه و پیوندهای شیمیایی موجود در یک ترکیب خاص گفته می شود که وظیفه مشخصی به عهده دارند و در واکنشهای خاص شرکت می کنند مثلاً عامل ایزوسیانات (NCO) در پلی یورتان ها

  • تابع کمیتی که مقدار آن به سک یا چند کمیت دیگر وابسته است.

  • تابع عددی کمیت عددی که دارای مقدار متناهی به ازای هر مقدار از کمیت عددی دیگر است. بنابراین مقاومت رسانای معلوم تابع عددی از دمای رسانا است.

  • تابع

  • تابع

  • تابع

  • عملکرد، عمل خاص یا طبیعی یک عضو،

  • عملکرد، تابع - 1- (درریاضیات) مقداری که به یک یا چندین آرگومان وابسته است، به گونه ای که برای هر مجموعه ی خاص از آرگومان ها، تابع مورد نظر فقط دارای یک مقدار است. مثلاً جذر مثبت حقیقی یک عدد، تابعی از آن عدد است و حاصل جمع دو عدد تابعی از دو عدد مورد نظر است. ضرورتی ندارد که برای تمام آرگومان های احتمالی یک تابع وجود داشته باشد. مثلاً اعداد منفی جذر حقیقی ندارند. 2- (در برنامه نویسی کامپیوتر) زیر برنامه ای که مانند تابع ریاضی عمل می کند، یعنی با ارائه ی مجموعه ی خاص از مقادیر آرگومان، تابع، نتیجه ی واحدی را بر می گرداند. در زبان بیسیک، توابع توسط فرمان DEF تعریف می شوند. مانند: 100/ ( (5 + X * 100) INT)) = (X) DEF FNR 10 این جمله تابعی را به نام FNR معرفی می کند که هر عدد را به نزدیکترین صدم آن گرد می کند. X آرگومان تابع است. برای به کارگیری در یک برنامه، نام تابع و سپس عددی اعشاری را درون پرانتز بنویسید. مثلاً (3.457) FNR مقدار 3.46 و (104.011) FNR مقدار 104.01 را خواهند داشت. در فرترن پاسکال و نسخه های جدیدتر بیسیک، تابع زیر برنامه ای است که می تواند هر طولی را داشته باشد.نمونه ی تابع ساده پاسکال که عدد را دو برابر می کند به این ترتیب است: FUNCTION double (b: REAL): REAL ; BEGIN double = 2* b END ; مثلاً (23.4) double مقدار 46.8 راخواهدداشت. برای نمونه ی تابع پیچیده پاسکال کا فاکتوریل یک عددرا پیدا می کند، نگاه کنید به (factorial). FUNCTION fact) n: INTEGER (: REAL ; VAR z: REAL ; i: INTEGER ; BEGIN z: = 1; IF n> 1 THEN FOR i: = 1 TO n DO z: z * i ; fact: = z END ; سطر اول به کامپیوتر می گوید که نام برنامه ی fact، آرگون مربوط integer ودر نتیجه نیز از نوع real است. مثلاً (6) fact دارای مقدار 720 است. در زبان C و LISP، تمام رویه ها، توابع نام دارند و مقدار برگشتی نادیده گرفته می شود.نگاه کنید به procedure.

  • تابع،کار، وظیفه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
function: تابع function: آئین رسمی function: عملکرد، تابع - 1- (درریاضیات) مقداری که به یک یا چندین آرگومان وابسته است، به گونه ای که برای هر مجم... function: عملکرد، عمل خاص یا طبیعی یک عضو، function: تابع function: تابع function: تابع function: تابع عددی کمیت عددی که دارای مقدار متناهی به ازای هر مقدار از کمیت عددی دیگر است. بنابراین مقاومت رس... function: تابع کمیتی که مقدار آن به سک یا چند کمیت دیگر وابسته است. function: عامل، به گروه و پیوندهای شیمیایی موجود در یک ترکیب خاص گفته می شود که وظیفه مشخصی به عهده دارند و در... Function: عمل کردن - عامل - تابع - پیرو function: وظیفه داشتن function: وظیفه function: عمل کردن function: ایفائ function: عمل function: ماموریت function: مقام function: پیشه function: کار ویژه function: کار function: کارکرد function: کار کردن تابع function: تابع،کار، وظیفه