gelatin به فارسی | دیکشنری انگلیسی
-
(gelatine) دلمه
-
ژلاتینی
-
سریشم
-
ژلاتین - دلمه - ژله
-
1- ژلاتین (که از جوشاندن کله پاچه و یا شاخ و استخوان حاصل می شود)، ژله، لرزانک 2- صفحه ى کاغذ یا پارچه ى فرانما به رنگ هاى مختلف که براى ایجاد نورهاى رنگارنگ روى چراغ هاى صحنه ى تئاتر و غیره قرار می دهند 3- سریش، چسب حیوانی (gelatine هم می نویسند)
-
پرده رنگی
-
ژلاتین
-
ژلاتین