maintain به فارسی | دیکشنری انگلیسی
-
نگهداری کردن
-
ابقا کردن
-
ادامه دادن
-
حمایت کردن از
-
مدعی بودن نگهداشتن
-
برقرار داشتن
-
نگه داری کردن
-
نگهداری کردن، ابقا کردن، ادامه دادن، حمایت کردن
-
ابقای روش جدید در عمل، نگهداری، ابقا، ذخیره شدن، نگهداری شدن، نگهداری کردن، ذخیره کردن
-
ادامه دادن - نگهداری کردن
-
مدعی بودن، قایل بودن، اظهار داشتن، شروع کردن، ادامه دادن، ابقاء کردن، نگهداری کردن، متحمل هزینه شدن، به قوت خود باقی نگاهداشتن