mix به فارسی | دیکشنری انگلیسی

mix
  • آمیختن

  • آمیزه

  • مخلوطدرهم کردن

  • آشوردن

  • سرشتن

  • قاتی کردن

  • آمیختن

  • مخلوط کردن

  • اختلاط

  • مخلوط کردن

  • مخلوط کردن، آمیختن

  • آمیخته‌

  • اختلاط‌

  • مخلوط‌

  • مخلوط کردن، مخلوط شدن

  • مخلوط

  • بهم زدن

  • مخلوط کردن

  • درهم کردن

  • ترکیب، مخلوط، آمیزه، آمیختن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری