notoriety به فارسی | دیکشنری انگلیسی

notoriety
  • انگشت نمائی

  • رسوائی

  • بدنامی

  • اشتهار، شهرت، اشباع، استفاضه، بداهت، اموری که نیاز به اثبات نداشته باشد (در قواعد ادله اثبات دعوی)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر