occasionally به فارسی | دیکشنری انگلیسی

occasionally
  • گهگاه

  • گاه و بیگاه

  • بعضی از اوقات

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر