orifice به فارسی | دیکشنری انگلیسی

orifice
  • روزنه

  • سوراخ

  • حفره خروجی، خروجی که مربوط به اندازه خروجی دستگاه پاشش می‏شود، یکی از دستگاههای اندازه گیری دبی در سیالات

  • سوراخ، روزنه، دهانه، محل بازشدن، دریچه ی ورودی، مجرا، ورودی

  • روزنه

  • روزنه- سوراخ

  • سوراخ، روزنه

  • روزنه

  • دهانه

  • سوراخ

  • بازشدگی

  • دریچه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری