overthrow به فارسی | دیکشنری انگلیسی

overthrow
  • بر انداختن

  • بهم زدن

  • سرنگون کردن

  • منقرض کردن

  • مضمحل کردن

  • موقوف کردن

  • انقراض

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر