profile به فارسی دیکشنری انگلیسی
-
نمایه
-
مقطع عرضی
-
نیمرخنیمرخ
-
برش عمودی
-
نقشه برش نما
-
عکس نیمرخ
-
برجسته
-
نمودار یا منحنی مخصوصنمایش چیزی
-
پروفایل، نیم رخ، نمودار، قطعات طولی
-
مقطع، برش عرضی
-
نیمرخ، برش قائم نیمرخ، نمودار
-
مقطع، نیمرخ، برش عمودی
-
نیمرخ، نمایه
-
نیمرخ
-
پروفیل
-
مقطع طولی
-
نما - فایلی از اطلاعات ذخیره شده که نشان می دهد کاربر چگونه می خواهد چیزی به طور عادی انجام شود.
-
سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر