projection به فارسی | دیکشنری انگلیسی
-
افکنش
-
تصویرپیش آمدگی
-
پیش افکنی
-
برآمدگی
-
نقشه کشی
-
پرتاب
-
طرح
-
طرح ریزی
-
تجسم
-
پرتو افکنی
-
نور افکنی
-
آگراندیسمان
-
پروژه
-
تصویری، تبدیل تصویری، برآمدگی، نمایش، تصویر، طرحریزی، برجسته، پیش طرح، برجستگی، افکنش
-
برون فکنی
-
تصویر افکنی
-
نمایش فیلم
-
پیش بینی
-
پیش افکنی
-
برآمدگی
-
تصویر
-
برجستگی