quarter به فارسی | دیکشنری انگلیسی
-
یک چهارم
-
یک چارک
-
چهارک
-
ربع
-
مدت سه ماه
-
برزن
-
اقامتگاه
-
محله
-
بخش
-
ربعی
-
به چهار قسمت مساوی تقسیم کردن
-
پناه بردن به
-
زنهار دادن
-
زنهارربع
-
ربع
-
ربع مربع، یک چهارم، ربع، چارک، چهاریک
-
یک چهارم