quiescence به فارسی | دیکشنری انگلیسی

quiescence
  • خموشی

  • سکون

  • بی حرکتی

  • خاموشی

  • جزم

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر