scold به فارسی | دیکشنری انگلیسی

scold
  • آدم بد دهان

  • زن غرولندو

  • سرزنش کردن

  • بدحرفی کردن

  • اوقات تلخی کردن (به)

  • چوبکاری کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر