scotch به فارسی | دیکشنری انگلیسی

scotch
  • ویسکی اسکاتلندی

  • (با حرف بزرگ) اسکاتلندی

  • چاک

  • خراش

  • زخم

  • چاک دادن

  • زخمیکردن

  • له کردن

  • مسدود کردن

  • مانع غلتیدن شدن

  • مردد بودن

  • نوار چسب اسکاچ

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری